تسلط بر زمان برای رسیدن بر اهداف و مقاصد

کنترل زمان برای رسیدن به هدف ها و مقاصد

کنترل زمان برای رسیدن به هدف ها و مقاصد

تسلط بر زمان برای رسیدن بر اهداف و مقاصد

شما هم می توانید خواسته هایتان را تعیین کنید. می توانید درباره ی اهداف،مقاصد، منظورها و خواسته های خود تصمیم گیری کنید..                                                                                                                                            دبلیو کلمنت استون

مهم ترین واژه در اثربخشی شخصی،وضوح است. نقطه ی آغاز در مدیریت زمان برای شما ایجاد وضوح مطلق در خصوص اهداف و مقاصدتان است. رایج ترین هدر دهنده ی زمان و بزرگترین مانع برای رسیدن به موفقیت در زندگی ، فراموش کردن و یا توجه نکردن به کارهایی است که باید انجامشان دهید.

آمبروس بیروس در کتاب لغت نامه ی شیطان می نویسد: وقتی هدف فراموش شود، تعصب و کوته فکری ، تلاش های شما را دوبرابر می کند”  بسیاری از مردم هر روز سخت کار می کنند اما برداشت دقیقی از اهداف و مقاصد واقعی خود ندارند.

مدیریت زمان، بیش از هر بخش دیگری ، نیازمند این است که وقت خود را برنامه ریزی و سازماندهی کنید. طوری که خیلی زود به مهم ترین اهداف تان دست یابید. راه حل استفاده ی بهینه از زمان ، سامان دهی و برنامه ریزی واضح و دقیق مقاصد به ترتیب اولویت و سپس کار کردن با تمرکز بر مهم ترین کارهایی است که باید انجام دهید تا به آن اهداف دست یابید.

رسیدن به اهداف و مقاصد

به سه درصد برتر بپیوندید

چنانچه مشخص است ، کمتر از سه درصد مردم اهداف مکتوب و مشخصی دارند و معمولا در هر زمینه ای موفق ترین افراد به شمار می روند. کمتر از یک درصد مردم اهداف خود را بر یک اساس معین و منظم بازنویسی و بازنگری می کنند. در مقاله ای که در سال 1990 برای یک مجله ی محلی نوشته بودم ،ناشر زیر این جمله را خط کشید:

اگر برای خود اهداف مشخصی ندارید ، محکوم هستید تا ابد برای فرد دیگری کار کنید

این امر امروز هم مثل آن سال صدق می کند.                                                          می توانید در حرفه ی مختص به خود کار کنید تا به اهدافتان دست یابید یا می توانید کار کنید تا به اهداف شرکت یا به اهداف فرد دیگری نایل شوید. بهترین موقعیت زمانی روی می دهد که به اهداف شخصی خود دست یابید. اما در هر موقعیتی همیشه کار می کنید تا به یک هدف برسید.

چه زمانی برای کودک کتاب بخریم

مهارت اصلی موفقیت

تعیین اهداف مهارت اصلی است. توانایی شما در تعیین اهداف به صورت مشخص و سیستماتیک ، و برنامه ریزی برای رسیدن به آن بیش از هر مهارت دیگری به شما کمک خواهد کرد که به موفقیت و خوشبختی دست یابید.

تعیین هدف کار پیچیده ای نیست. با یک برگ کاغذ و یک خودکار می توانید شروع کنید. نوشتن اهداف ، زندگی را گاه به شکل غیر منتظره و مهیجی تغییر می دهد. همان طور که زیگ زیگلار سخنران انگیزه بخش معروف می گوید:

اهداف مکتوب شما را از عمومیتی سرگردان به جزئیاتی معنادار هدایت می کند.

چگونه در کار خود پیشرفت کنیم

چگونه تولید محتوا کنیم؟

عمل نوشتن اهداف بر روی کاغذ آن ها را در ضمیر ناخودآگاه شما حک می کند. ضمیر ناخودآگاه شما همراه با ضمیر خودآگاه بیست و چهار ساعته حتی وقتی خوابیده اید روی اهدافتان کار می کند. کم کم افراد و شرایط را مطابق و هماهنگ با اهدافتان به زندگی خود جذب می کنید. به عقاید و بینش هایی دست می یابید که می تواند به شما کمک کنند.به کتاب ها و مقالاتی برمی خورید که راه حل هایی برای مشکل شما دارند. جریانی از انرژی و هیجان را تجربه می کنید که شما را به جلو می راند.

تا زمانی که تعیین هدف را بر یک اساس معین تمرین می کنید ، ممکن است درباره  قدرتش در تغییر زندگی تان شک داشته باشیداما همان طور که در همین بخش توضیح خواهم داد ، پس از تمرین ، متقاعد شده و کل زندگی تان دچار تغییر خواهد شد.

نرخ دستاورد های خود را به شکل تصاعدی افزایش دهید

در فوریه سال 2003 یو اس ای تو دی مقاله ای را به چاپ رساند که درباره ی اهداف سال جدید بحث می کرد. یک سال قبل ، این روزنامه با افرادی مصاحبه کرده بود که اهداف خود را در سال 2002 نوشته بودند. در این مقاله پاسخ گویان به دو گروه تقسیم می شدند: کسانی که اهدافشان را نوشته بودند و کسانی که صرفا درباره ی آن ها فکر کرده بودند.

یک سال بعد 4 درصد افرادی که اهدافشان را تعیین کرده ولی آن ها را ننوشته بودند ، هر نوع تغییری را در زندگی خود صورت دادند. اما 46 درصد افرادی که تصمیماتشان را نوشته بودند ، آن ها را دنبال کرده و به هدفشان رسیدند. عمل ساده نوشتن اهداف با تفاوت 100 به 1 درصدی در نرخ موفقیت و دستاورد بسیار تاثیرگذار است.

رسیدن به اهداف و مقاصد

تسلط بر زمان برای رسیدن بر اهداف و مقاصد

اصول بنیادی تعیین هدف

چندین اصل بنیادی در تعیین اهداف وجود دارد که به شدت بر سرعت دست یابی به هدف تاثیر میگذارد. اصولی که می توان به آن ها رجوع نمود و به طور مکرر در ادامه ی زندگی کاری خود آن ها را تمرین کرد.

اصل 1:رویاهای بزرگی داشته باشید

تنها رویا های بزرگ می توانند برای دست یابی به پتانسیل کامل ، به شما انگیزه و الهام ببخشند. فقط رویاهای بزرگ انرژی و تخیل شما را آزاد می کنند و به شما انگیزه می دهند که به موانع و دشواری های موجود بر سر راهتان غلبه کنید.تنها این رویاها هستند که می توانند شما را هیجان زده کرده و باعث شوند هر روز با اشتیاق کار کنید.

با تعیین اهداف آرمان گرایی را تمرین می کنید . تصور کنید هیچ محدودیتی در انجام کارهایتان ندارید. وقتی برای اولین بار هدف تان را تعیین می کنید ، طوری آن را متصور شوید که گویی در تمام جنبه ها عالی و کامل است. به هیچ وجه به این فکر نکنید که چرا نمی توانید همین حالا به این هدف برسید. موانع ذهنی و توجیحات را کنار بگذارید . طوری هدف تان را تعیین کنید که گویی می توانید به هرچه که می خواهید دست یابید. البته تا زمانی که دقیقا بدانید آن هدف دقیقا چیست.

اصل 2: اهداف خود را به زبان حال بنویسید

اهداف شما باید به زبان حال نوشته شوند، طوری که گویی واقعا وجود دارند.ضمیر ناخودآگاه شما تنها فرامینی را می پذیرد که به زمان حال ساده بیان شده اند، مثل ، من 250 پوند وزن دارم.

من هر سال 100000 دلار درآمد دارم. من در یک خانه ی زیبای3500 متر مربعی با طرح سفارشی زندگی می کنم. هر یک از این جمله ها با کلمه ی من شروع شده و با یک فعل عملی ادامه یافته است.این کار ، سریع ترین و راحت ترین راه برای فعال کردن ضمیر ناخودآگاه و کنترل قدرت آن است.

نوشتن اهداف مثبت به زبان حال ، ضمیر ناخودآگاه شما را برنامه ریزی کرده و این باور را در شما ایجاد می کند که هدفتان واقعا حقیقت دارد. هرچه بیشتر هدفتان را خوانده و تکرار کنید ، زودتر متقاعد می شوید که وقتی زمانبندی تان درست باشد به آن هدف دست خواهید یافت.

اهدافتان را هر روز بازنویسی کنید

تکنیک محبوب من برای برنامه ریزی اهداف و نهادینه کردن آن ها در ضمیر ناخودآگاه ، بازنویسی روزانه ی آن ها به زبان حال و در یک دفترچه است. این روش را سال ها پیش یاد گرفته ام.وقتی اهدافم را روزانه بازنویسی کردم ، از سرعت بهبود زندگی ام به شدت شگفت زده شدم.

بهترین زمان برای بازنویسی اهداف، صبح و قبل از شروع کار روزانه است. این تمرین فقط 5 دقیقه وقت شما را می گیرد ، اما تمام قدرت ذهنی را فعال می کند، طوری که در طول روز برای دست یابی به آن اهداف ، نسبت به اتمالات و فرصت ها حساس تر و آگاه تر می شوید.

اهداف تان را به طور منظم تصریح کنید

تکنیکی فوق العاده ساده برای دستیابی به اهداف وجود دارد که به تکنیک تصریح استاندارد معروف است. برای استفاده از این روش ، به کارت های شاخص سه در پنج اینچی نیاز دارید و باید اهداف و رویاهایتان را با حروف درشت بر روی هر کارت بنویسید.

هر روز و در طول روز کارت های هدف خود را بیرون آورده و یکی یکی آن ها را مرور کنید. وقتی هر هدف را می خوانید ، فکر کنید و بعد به سراغ هدف بعدی بروید. با ترکیب این دو روش یعنینوشتن و بازنویسی اهداف به صورت روزانه در یک دفترچه و بازبینی منظم آن ها در کارت های شاخص ، کم کم باور می کنید که این اهداف قابل دستیابی هستند.

بالاخره خود را متقاعد می کنید که در سطح عمیقی از ضمیر ناخودآگاه خود، اعتماد به نفس بالایی دارید و اهدافتان خیلی زود به واقعیت تبدیل می شوند.برای رسیدن به آن ها سرعت بیشتری به خرج می دهید و آن ها هم با سرعت بیشتری به سوی شما می آیند. قدرت ذهنی خود را بیشتر و بیشترفعال نمایید . وقتی یک یا هردو اصل را یک ماه ادامه دهید، از بروز تغییرات مثبت در زندگی تان شگفت زده خواهید شد.

رسیدن به اهداف و مقاصد

اصل 3:اهدافتان را متعادل نگه دارید

اهداف شما باید متعادل بوده و سه حوزه مهم زندگی شما را در بر بگیرند. باید با هم هماهنگ باشند نه مغایر یکدیگر. زندگی شما هم درست مثل یک چرخ باید کاملا متعادل باشد تا راحت بچرخد و شما احساس خوشبختی و کارآمدی کنید.

واقعا خواسته ی شما چیست؟

اولین هدف مورد نیاز شما ، اهداف کاری ، شغلی و مالی است. این اهداف ملموس هستند و می خواهید در نتیجه ی تلاش هایتان در محل کار به آنها دست یابید. این ها کارهایی هستند که می خواهید در زندگی خود انجامشان دهید. با این اهداف ملموس باید دقیقا بدانید می خواهید چقدر درآمد داشته باشید و در چه مدت زمانی به آن ها دست یابید. باید دقیقا بدانید چقدر می خواهید پس انداز یا سرمایه گذاری کنید و کی می خواهید به این میزان دست یابید. به یاد داشته باشید نمی توانید به هدفی بزنید که آن را نمی بینید.

چرا می خواهید به هدفتان برسید؟

نوع دوم اهداف، اهداف شخصی ، خانوادگی و سلامتی است.در حقیقت، این اهداف ، مهم ترین هدف ها در تعیین خوشبختی و رفاه شما محسوب می شوند.  به آن ها اهداف چرایی می گوییم ، زیرا دلیل دستیابی به اداف مالی ،شغلی و کاری شما هستند. این موارد ، اهداف واقعی زندگی شما به شمار می روند. بسیاری از مردم به قدری درگیر کار و حرفه و اهداف مالی خود می شوند که دلیل رسیدن به موفقیت های مالی را فراموش می کنند. ترتیب اولویت هایشان به هم می ریزد .

در نتیجه تعادل زندگی شان به هم می خورد. کم کم احساس استرس می کنند . گاهی خشمگین و سرخورده می شوند. فرقی نمی کند چقدر تلاش می کنند که به اهداف مالی و کاری برسند، چرا که به نظر می رسد دیگر از آرامش و خوشبختی و رضایت در زندگی لذت نمی برند.  باید اهدافشان را با توجه به اولویت های درست به دست بیاورند و درک کنند که دستیابی به اهداف مالی و کاری وسیله ای برای رسیدن به اهداف و روابط خانواده است. آن ها خود هدف محسوب نمی شوند.

تسلط بر زمان برای رسیدن بر اهداف و مقاصد
رسیدن به اهداف و مقاصد
چگونه به اهدافتان می رسید

سومین نوع اهداف ، اهداف رشد و توسعه حرفه ای و شخصی هستند. این ها اهداف چگونگی به شمار می روند. یادگیری و تمرین مهارت ها و رفتارهای جدید ، در واقع چگونگی رسیدن به اهداف  چگونگی برای لذت بردن از اهداف چرایی است. اگر روی رفتارهای خود کار کنید به فردی تبدیل می شوید که می تواند به اهداف مالی، شغلی و کاری خود دست یابد.

در نتیجه می توانید راحت تر و سریع تر به اهداف سلامتی ، خانوادگی و  شخصی خود برسید. با کار به طور همزمان روی هر سه نوع هدف ، زندگی را در تعادل نگه داشته و به جلو پیش خواهید رفت.

اصل 4:هدف اصلی و قطعی خود را بشناسید

باید بدانید هدف اصلی و قطعی شما چیست. یک هدف در زندگی تان هست که از سایر اهداف اهمیت بیشتری دارد. یک هدف هست که اگر به آن دست یابید می توانید به اهداف دیگرتان نیز دست بیابید.

انتخاب یک هدف اصلی و قطعی برای زندگی،اولین قدم برای رسیدن به موفقیت است. این تصمیم شما را قادر می سازد انرژی های فیزیکی و روانی خود را بر نقطه ای متمرکز کنید که بیشترین تاثیر مثبت را بر روی زندگی تان دارد.. تصمیم گیری بر اساس هدف اصلی و قطعی در هر مرحله از زندگی، یکی از بزرگترین مسئولیت های بزرگسالی شما محسوب می شود.

برایان تریسی

 

 

رسیدن به اهداف و مقاصد

در یک کلام عاشق ادبیات. آنقدر نوشته ام که انگشتانم تاول زده است.

Leave a reply:

Your email address will not be published.


Site Footer