تعریف شعر سپید
شعر سپید برای اولین بار توسط احمد شاملو در ایران به كار گرفته شد و معادل Blank verse فرانسوی است؛ ولی عده ای آن را اصطلاح درستی نمیدانند و «شعر آزاد» را پیشنهاد میكنند. شعر blank از قید وزن، آزاد نیست و وزن آن اغلب بر پایه ده هجایی استوار می باشد، ولی قافیه در آن رعایت نمیشود؛ مثل «بهشت گمشده» میلتون!
اما، شعری كه در اروپا و آمریكا از قید وزن و قافیه رهاست freeverse یا verselibre یا شعر آزاد نام دارد. به علت ناشناخته بودن ساختمان این دو نوع شعر، اشتباهاً جا به جا و یا یكسان گرفته میشوند.
به صورت اصطلاح شعر سپید امروزه در محافل ادبی و كتب ادبیات پذیرفته شده است و این روزها در نزد نسل جوان دارای طرفداران فراوانی است. این قالب شعری فاقد وزن عروضی است و ظاهری نثرگونه دارد. سطرها مساوی نیستند و قافیه نیز اگر در آن به كار رود، جای مشخص ندارد؛ اما به دلیل برخورداری از منطق و مكانیسمهای شعری، نظیر بیان، تخیل، ادراك هنری، آهنگ و تناسبات درونی با نثر متفاوت است. . نمایندگان شعر سپید میگویند: شعر یعنی كلام مخیل.
آغاز شعر سپید در ادبیات فارسی
آغاز حضور شعر سپید را در ادبیات فارسی باید حدود دهه سی دانست. در اوایل دهه سی تقریباً همه پیشروان شعر نو، شعر سپید یا منثور را به عنوان شعر پذیرفته بودند و مجلات در سطح وسیعی محل طبع آزمایی شاعران مختلف برای سرودن شعر سپید شده بود.
شاملو، بانی شعر سپید است اما، پیش از او نیز كسانی در صدد سرودن شعر منثور برآمدند؛ محمد مقدم، تندر كیا، هوشنگ ایرانی، پرویز داریوش، منوچهر شیبانی، بیژن نجدی و علی پورشیرازی (شین. پرتو) از پیشگامان شعر سپید هستند. به ویژه هوشنگ ایرانی تلاشهایی برای رسیدن به شعر منثور انجام داده اما، در نهایت موفق نبوده است؛ هر چند به گفته دكتر شفیعی كدكنی درك درستی از مفهوم منثور داشته است.
به نظر میرسد: وی در حوزه زبان شعر دچار رفتار افراطی شده؛ علاوه بر آن، تجربه شعریاش را قبل از رسیدن مرحله پختگی رها کرده است؛ در حالی که شاملو شعر سپید یا منثور را جدی گرفت و برای تكامل آن تلاش كرد و همچنین تئوری و زیبا شناسی تعریف شدهای برای شعر سپید داشت كه دیگران از آن محروم بودند.
شاملو در روش خود از منابع مختلفی تدثیر پذیرفته است. یكی از این منابع، نثر آهنگین قرن چهارم و پنجم است. منبع دیگری كه شاملو برای شكل دادن به قالب شعرش از آن استفاده كرده، ترجمه عهد عتیق و عهد جدید (تورات) است؛ شاملو برخی اشعار خود را به شكل آیههای تورات نوشته است؛ اما فكر آزاد كردن یكسره شعر از قید و بند وزن را از غرب گرفته است.
شاملو با شعر شاعران فرانسوی چون لوركا و دیگرانی كه شیوه كلاسیك را كنار گذاشته بودند آشنا میشود، خود او میگوید حركت نوین شعری او با »لوآر» شكل میگیرد.
شاملو با وجود بهرهگیری از منابع مختلف، زبانی مشخص و منحصر به خود دارد كه در میان شاعران دیگر قابل تشخیص است. البته این زبان خاص در ابتدا هنوز صیقل نخورده و بدون نقص نشده است اما بعدها خاصه بعد از «باغ آینه»، زبان شاملو پاك و یكدست میشود؛ گرچه همین دقت بیش از حد در كاربرد زبان، شعر او را گرفتار ابهام میكند و آن را به تفسیر محتاج میسازد.
شعر سپید برای پر کردن جای خالی وزن از روش های گوناگونی بهره میگیرد از جمله: بکار بردن قافیه در پایان هر بند؛ ایجاد آهنگ درونی از طریق همآوایی مصوتها و صامتها؛ تکرار کلماتی خاص در یک بند یا شعر.
همچنین یافتن محل مناسب گسستها و پیوستها و چگونگی پیهمنویسی یا جدانویسی در شعر سپید یكی از عوامل در آهنگین كردن شعر است. شاملو با تجربه طولانی در اشعار تكامل یافتهاش از این مهارت بهرهمند بود.
تعریف شعر سپید از نظر شاملو
او شعر سپید را چنین معرفی میكند: اگر دعوای مدعیان بر سر آن است كه شعر سپید نمیتواند نوعی شعر شمرده شود، حق با ایشان است، شعر سپید شاید رقصی است كه به موسیقی احساس نیاز نمیكند.
دكتر تقی پورنامداریان دلیل روی آوردن شاملو را به شعر سپید چنین بیان میكند: «انتخاب شاملو ناشی از دید خاص او به شعر و توجه به شعر ناب است كه مطالعات وی در شعر نقد شعر غرب در این دید تاثیر و دخالت مستقیم دارد و دیگر عدم تجربه وسیع در وزن شعر فارسی كه خود ناشی از عدم مطالعه پیگیر و مستمر در شعر فارسی است.»
شاملو به هر دلیلی كه شعر سپید یا منثور را انتخاب كرده باشد، در آن موفق شده است. به ویژه كه این قالب به سبب آسانی ظاهری طرفداران زیادی داشته و دارد، اما جز معدودی از انواع خوب آن قابل ذكر نیست. اصولاً تعداد شاعران موفق شعر منثور بسیار كمتر از شاعران موفق دیگر جریانهاست.
شاعران معروف شعر سپید
از كسانی كه بعد از شاملو و یا همزمان با او شعر منثور سرودند، میتوان سهراب سپهری، هوشنگ ابتهاج، اسماعیل شاهرودی، منوچهر آتشی و طاهره صفارزاده و…را نام برد.
این روزها شعر سپید میزان طبع آزمایی شاعران جوان و كسانی است كه میخواهند خود را در جرگه شاعران ثبت كنند. در زیر نمونهای از شعر سپید شاملو را میخوانیم:
نمی خواستم نام «چنگیز» را بدانم
نمیخواستم نام «نادر» را بدانم
نام شاهان را
محمد خواجه و تیمور لنگ،
نام خفت دهندگان را نمیخواستم و
خفت چشندگان را.
میخواستم نام تو را بدانم
و تنها نامی را كه میخواستم
ندانستم
(احمد شاملو از دفتر «مدایح بی صله»)
منابع:
1- براهنی، رضا؛ طلا در مس، (شعر و شاعری)، تهران، زریاب، 1380، چاپ اول، ج 2، ص 906-904
2- پورنامداریان، تقی؛ سفر در مه، تأملی در شعر احمد شاملو، تهران، نگاه، 1381، چاپ اول، ص 423.
3- روزبه، محمدرضا؛ ادبیات معاصر ایران، تهران، روزگار، چاپ اول، 1381، ص 22.
4- زرقانی، سید مهدی؛ چشم انداز شعر معاصر ایران،تهران، ثالث با همكاری انتشارات شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی، 1384، چاپ دوم، ص 323-322-321.
5- زرین كوب، حمید؛ چشم انداز شعر نو فارسی، تهران، توس، 1358، ص 167.
6- فلكی، محمود؛ موسیقی در شعر فارسی، تهران، دیگر، 1358، چاپ دوم، ص 117- 101-109-103-101-90-89.
7- لنگرودی، شمس؛ تاریخ تحلیل شعر نو، تهران، مركز، چاپ اول، 1377، ج 2، ص 583-386.
8- مهدی، حسنعلی؛ سیری در قالبهای نوین، تهران، چشمه، چاپ اول، 1381، ص 16- 15.
منظور از شعر طرح چیست اسلوب معادله استعاره تشبیه بیان اختیارات شاعری چیست آموزش تقطیع به زبان ساده
نویسنده:طاهره سید رضایی