اختیارات شاعری چیست

اختیارات شاعری چیست

اختیارات شاعری تعریف و توضیح درباره ی آن

یکی از الحاقات شعر کلاسیک فارسی اختیارات شاعری می باشد،کتاب ها مقالات ،جزوه ها و تعریف های زیادی از آن در دسترس می باشد. به دلیل برداشت های نادرست از اختیارهای شاعری به وفور مشاهده شده است که به دلیل عدم آگاهی  از اختیارات شاعری ، هر خطای فنی را جزء این اختیارات به حساب می آورند.اختیارات شاعری چیست

اختیارات شاعری به دو گروه اختیارات وزنی و اختیارات زبانی تقسیم می شود.

در زیر به همراه مثال  آنها  را تعریف و توضیح خواهیم داد

اختیارات زبانی:

در اختیار زبانی تنها به نوع تلفظ کلمات توجه می شود، یعنی شاعر اختیار دارد با توجه به حالات و اقتضای وزن هر کدام از حالات را انتخاب نماید.

و در زیر این حالات و اقتضائات را نام می بریم و توضیح خواهیم داد:

امکان حذف همزه:

اگر قبل از همزه ی آغاز هجا ،حرف صامتی بیاید ،همزه را می توان حذف کرد.مثلا (( در آن)) تبدیل می شود به ((دران)).

باید توجه شود که این از اختیارات می باشد، یعنی شاعر می تواند همزه را حذف کند یا نکند. که با توجه به وزن شعر به صورت  در آن – و یا دران تلفظ می شود.

مثال:

آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب.

وزن این شعر ( فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات )) است ، با الگوی هجایی :
ب ک ب ب/ب ک ب ب/ب ک ب ب/ب ک ب

ب: هجای بلند

ک: هجای کوتاه

اگر مصراع فوق را تقطیع نماییم خواهیم دید که رکن آخر یعنی (شد درآب) به صورت زیر خواهد بود:

شد/در/آب

ب ب ب

و با این الگوی هجایی وزن فوق که در رکن آخر باید : ب ک ب باشد فرق دارد. بنابر این شاعر در اینجا از اختیارات شاعری استفاده نموده و همزه را در (آب) حذف می کند و رکن آخر به صورت (د/راب) تلفظ می گردد.

اما گاهی به ضرورت وزن همزه را نباید حذف کرد. مانند مصرع زیر:

اگر این است آزادی مرا بی بال و پر گردان: که باید به صورت ( ا/گر/اب/نس/ت/آ/زا/دی…

همان طور که ملاحظه می شود، همزه در (است) حذف شد اما در (این و آزادی) بنا بر ضروریات وزن نباید حذف شود.

-بلند تلفظ کردن مصوت کوتاه:

مصوت کوتاه پایان کلمه را به ضرورت وزن می توان کشیده تلفظ کرد که به هجای بلند تبدیل شود که به آن قاعده اشباع نیز می گویند.این اختیار در شعر زیاد در اشعار مختلف به چشم می خورد.

توجه شود که تنها مصوت کوتاه پایان کلمه،بلند تلفظ می شود. یعنی نمی توانیم هجای کوتاهی را آغاز یا در میان کلمه،بلند تلفظ کنیم.

مانند ب در آبِرو

مثال:

می کند روز سیه بیگانه یاران را زهم

خضر در ظلمات می گردد ز اسکندر جدا

صائب

وزن بیت:فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات

در تقطیع (ز) در (روز) یک هجای کوتاه است. اما با توجه به وزن شعر می دانیم که در این مکان باید یک هجای بلند داشته باشیم، بنابراین متوجه می شویم که در اینجا (ز) به صورت بلند تلفظ می شود و به اصطلاح اشباع می گردد.

-کوتاه تلفظ کردن مصوت بلند:

معمولا زمانی اتفاق می افتد  که بعد از مصوت های بلند “و ” یا  “ی” مصوت دیگری بیاید. آنگاه می توان مصوت های “و” یا “ی” را کوتاه تلفظ نمود

سوی چاره گشتم ز بيچارگی
ندادم بدو سر به یكبارگی        ( فردوسی)

مشاهده می گردد که هجای بلند “سو” به صورت “سُ” تلفظ می گردد.

اختیارات وزنی:

اختیارات وزنی برخلاف اختیارات زبانی که تنها به نوع تلفظ بستگی دارد، باعث تغییرات کوچکی در وزن می شود که به صورت زیر است:
– هجای کوتاه در آخر مصراع، بلند محسوب می‌شود.

در واقع هجای پایانی هر مصراعی همواره بلند است،

یعنی چنانچه مصراعی به هجای کوتاه یا کشیده هم ختم شود آن را بلند در نظر می گیریم.

مثال:
دلگیر نیست از تن، جان های زنگ بسته (ته)

هرکه پیراهن به بدنامی درید آسوده شد (شد)

درین بساط ، بجز شربت شهادت نیست (نیست)

– شاعر مختار است به جای فعلاتن در رکن اول هر مصراع، فاعلاتن بیاورد.

یعنی اگر شعری با فعلاتن شروع شود مانند فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن و یا فعلاتن مفاعلن فعلن می توان در رکن اول و تنها در رکن اول بجای فعلاتن از فاعلاتن استفاده کرد یعنی در رکن اول،بجای هجای کوتاه اول از هجای بلند استفاده کرد اما عکس این قضیه درست نیست.
این اختیار وزنی بسیار رایج است، حتی ممكن است در تمام مصراع  اول شعر نیز صورت بگیرد
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

مشاهده می شود در رکن اول بجای فعلاتن از فاعلاتن استفاده شده است.

شاعر مختار است در برخی اوزان به جای «-U»، «U-» بیاورد، و یا بالعکس عمل کند. این عمل را در اصطلاح «قلب» گویند. قلب در تبدیل مفتعلن به مفاعلن و بالعکس دیده میشود. (اختیارات شاعری- شمیسا)

یعنی اینکه گاهی در شعر جای یک هجای کوتاه با هجای بلند کنار آن عوض خواهد شد. البته این اختیار بسیار کم کاربرد است و همانطور که عرض شد معمولا تنها بین “مفتعلن و مفاعلن” اتفاق میافتد

صنایع ادبی ،انواع و اجزاء آن

آموزش قافیه ردیف و روی با ذکر مثال

داستان کوتاه خیلی زیبا و خواندنی

اضطرارات شاعری چیست:

پس از آشنایی با اختیارات شاعری با پدیدهای به اسم اضطرارات شاعری برمیخوریم اما اینکه اضطرارات شاعری چیست در ادامه توضیح خواهم داد.
همانطور که از اسم آن پیداست شاعر گاهی مضطر خواهد بود برای استفاده از حالتی از کلمه تا به وسیله آن سلامت شعر خود را توجیه نماید.
در اضطرارات شاعری برعکس اختیارات شاعری ، شاعر مجبور به استفاده از حالت خاصی از کلمه خواهد بود یعنی اگر حالت دیگر کلمه را استفاده نماید سلامت وزن زیر سوال خواهد رفت!
با این مقدمه میتوان گفت آنچه را که ما به عنوان “اختیارات زبانی” میشناسیم در اصل اضطرارات هستند و نه اختیارات! اما دلیل این ادعا چیست؟
در اختیارات شاعری همانطور که از اسم آن پیداست شاعر باید مختار باشد در استفاده از نوع کلمات، به عبارت دیگر شاعر از هر حالتی استفاده کند به سلامت وزن خدشه ای وارد نمیشود و این تنها سلیقه شاعر است که تصمیم گیرنده است.
برای نمونه در مصرعی بر وزن “فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن” در رکن اول چه از “فعلاتن” استفاده شود چه از “فاعلاتن” وزن صحیح است (طبق قواعدی که پذیرفته شده) یعنی شاعر طبق اختیارات خود یکی از دو حالت ها را انتخاب میکند.
اما در زیر خواهیم دید که “اختیارات زبانی ” نه تنها به شاعر اختیاری برای انتخاب نمی دهد بلکه مجبور به استفاده نیز خواهد کرد!
حذف همزه:
گفتیم طبق اختیارات وزنی شاعر میتواند گاهی همزه قبل از الف را حذف کند… اما با نگاهی دقیق تر متوجه خواهیم شد در چنین مواقعی شاعر مجبور است که همزه را حذف کند تا وزن دچار اختلال نشود!
بنابراین شاعر نمیتواند ادعا کند که “میتوانم” همزه را حذف نمایم بلکه مجبور به انجام چنین عملی است
برای مثال در مصرع: آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب
به وضوح مشخص است در این مصرع شاعر مجبور به حذف همزه در “آب” است چرا که در غیر این صورت وزن با اشکال روبروست.
همینطور “کوتاه تلفظ کردن هجای بلند” و ” بلند تلفظ کردن هجای کوتاه”
در هرکدام از حالت ها اگر شاعر چنین نکند وزن شعر مختل خواهد شد و به زبان ساده تر شاعر اختیاری در این حالات ندارد بلکه به اضطرار به این عمل روی خواهد آورد!

بنابراین می توان گفت اختیارات شاعری در اصل همان “اختیارات وزنی” هستند و “اختیارات زبانی” نمی توانند در بین اختیارات شاعری قرار گیرند و بهتر است بجای آن از لفظ “اضطرارات شاعری” یا “اضطرارات وزنی” استفاده نماییم!

مورد دیگر استفاده از شکل شکسته کلمات است. برای نمونه شاعری که در شعر خود از “ز” بجای “از” استفاده میکند “مجبور ” به این کار است و به اضطرار وزن چنین میکند چرا که اگر در همان مکان از “از” استفاده کند مسلما با ایراد وزنی روبرو خواهد شد! بنابراین دانسته یا ندانسته از “اضطرارات وزنی” استفاده کرده است
لازم به ذکر است اضطرارات شاعری محدود به همین موارد نیست و در پست های بعدی توضیح خواهیم داد

 

 

در یک کلام عاشق ادبیات. آنقدر نوشته ام که انگشتانم تاول زده است.

Leave a reply:

Your email address will not be published.


Site Footer