نهاد_گزاره

فعل
نهاد_گزاره

فعل-مادۀماضی-مادۀ مضارع

نهاد_گزاره

کورش بابل را فتح کرد.

شاهنامه تاریخ ملی ماست.

فردوسی از شاعران بزرگ ایران است.

این جمله ها (خبری) است.هر یک از آنها را به دو قسمت مجزا می توان تقسیم کرد. از این قرار:

کوروش__--بابل را فتح کرد

شاهنامه__تاریخ ملی ماست.

فردوسی__از شاعران بزرگ ایران است.

یکی قسمتی است که درباره ی آن خبر می دهیم.

دیگری خبری است که درباره قسمت اول داده شده.

یعنی اگر بپرسند: کوروش چه کرد؟ می گوییم: بابل را فتح کرد.

یا اگر بپرسند: شاهنامه چیست؟ می گوییم تاریخ ملی ماست. پس دراین جمله ها کوروش و شاهنامه قسمت های اول جمله و بابل را فتح کرد یا تاریخ ملی ماست قسمت های دوم جمله است.

نهاد_گزاره

قسمت اول را نهاد و قسمت دوم را گزاره می نامیم.

نهاد قسمتی از جمله است که درباره ی آن خبر می دهیم.

گزاره خبری است که درباره ی نهاد گفته می شود

گزاره_فعل

دانستیم که جمله از دو قسمت تشکیل می شود:یکی را نهاد و دیگری را گزاره خواندیم. اکنون جمله های زیر را به دو قسمت تقسیم می کنیم.

سعدی شیرازی (نهاد)___ گلستان را در سال 656 نوشت.(گزاره)

عمر خیام نیشابوری(نهاد)___ ریاضی دان بزرگی بود.(گزاره)

شیشه ی پنجره ی اتاق درس(نهاد)__-شکست.(گزاره)

شاگردان زیرک و کوشا(نهاد)___در امتحان موفق می شوند.(گزاره)

من(نهاد)___روزهای جمعه به گردش می روم.(گزاره)

در این جمله ها قسمتی که گزاره خوانده شده است گاهی شامل چندین کلمه است.بعضی کلمه ها را میشود برداشت.در جمله ی اول می توان گفت:

سعدی گلستان را نوشت. و باز معنی جمله تمام است.

در جمله ی دوم اگر بنویسیم:عمر خیام ریاضی دان بود. جمله نقصی ندارد.

اما در همین دو جمله اگر کلمات نوشت و بود را برداریم معنی بکلی ناقص می شود..

در جمله ی سوم گزاره تنها دارای یک جزء است.و با این حال معنی کاملی دارد.

پس در هر گزاره ای یک جزء اصلی وجود دارد این جزء را فعل می خوانیم.

در جمله های زیر:

فصل تابستان گذشت.

برگ درختان زرد شده است.

ایرانیان قدیم به فرزندان خود سواری و تیراندازی می آموختند.

ما داستان رستم و سهراب را در شاهنامه خوانده ایم.

هوشنگ بیماربود.

چرا دیروز به تماشای مسابقه نیامدی؟

من دیروز به پیشباز برادرم رفته بودم.

کلمات گذشت، شده است ، می آموختند، خوانده ایم،بود،نیامدی،رفته بودم، همه فعل اند برکاری که در گذشته یا حالتی که در آن زمان وجود داشته دلالت می کنند.

دیوار سفید است.

ماه به دور زمین می گردد.

چه کار می کنی؟

من نامه می نویسم.

کلمات است،می گردد،می کنی،می نویسم،همه فعل اند و بر کاریکه در زمان حال روی می دهد یا حالتی که وجود دارد دلالت دارند.

و در جمله های زیر:

فردا به سفر می روم.

عالم پیر دگرباره جوان خواهدشد.

سال آینده در خانه ی نو خواهیم بود.

کلمات می روم،خواهدشد،خواهیم بود ،همه فعل اند و بر کاری که در زمان آینده روی خواهد داد دلالت دارند.

 

نهاد_گزاره

فعل کلمه ای است که دلالت می کند بر کردن کاری یا روی دادن امری یا داشتن حالتی در زمان گذشته یا اکنون یا آینده

در یک کلام عاشق ادبیات. آنقدر نوشته ام که انگشتانم تاول زده است.

Leave a reply:

Your email address will not be published.


Site Footer