همه‌ی ما آدم هستیم آدم‌های خیلی معمولی

همه‌ی ما آدم هستیم آدم‌های خیلی معمولی

همه آدم هستیم آدم های خیلی معمولی

در پشت پرده، همه ی آدم ها ،حتی آدمای معروف ، مثل بازیگران، قهرمانان، مقامات، و دیگر افراد برجسته ، در رفتار و نیازها هیچ تفاوتی با آدم های معمولی ندارند. همه ی انسان ها نیازها و خواسته های مشترکی دارند

.اغلب مردم فکر می کنند شخصیت های معروف،نیازهایشان با نیازهای آدم های معمولی فرق می کند در حالی که نه تنها هیچ فرقی در میان نیست بلکه آنها در زندگی شخصی خود خیلی معمولی تر از آن چیزی هستند که به نظر می آیند

دالتون_ترومبو، فيلم‌نامه نویس و نویسنده ی معروف امريكايى می ‌گوید:

به یادم می آید پیش از ازدواجم، مدتی با همسرم همکار بودم. محیط کار باعث شده بود که او از شخصیت و اطلاعاتِ من خوشش بیاید. ناگفته هم نماند که خودم بدم نمی ‌آمد که او اینقدر عاشق یک آدمِ فرا واقعی و به قولِ خودش «عجیب و غریب» شده است.

بعد از مدتی ما با هم ازدواج کردیم.
سالِ اول را پشتِ سر گذاشتیم و مثلِ همه‌ی زن و شوهرهای دیگر، بالاخره یک روزی دعوای سختی با هم کردیم.در آن دعوا چیزی از همسرم شنیدم که حالا بعد از جدایی‌مان، چراغِ راهِ آینده‌ی رفتارهایم شده:
منو باش که خیال می‌کردم تو چه آدمِ بزرگ و خاصی هستی!ولی می ‌بینم الان هیچی نیستی! یه آدمِ خیلی معمولی!

وقتی امروز  به آن حرف ها فکر می‌کنم، می ‌بینم تقریبا همه‌ی ما انسان ها در طولِ زند‌گی، به لحظه ‌اى می‌رسیم که آدم ‌های خاص و افسانه‌اى مان، تبدیل به آدمی واقعی و معمولی می ‌شوند و درست در همان لحظه، آن آدمی که همیشه برایمان بت بوده، به طرزِ وحشتناکی خُرد و خاکشیر خواهد شد.

ما همیشه دوست داریم وقتی از کسانی که خوش‌مان می‌آید، از آنها بت درست کنیم و  «اَبَر انسان» بسازیم و وقتی آن شخصیتِ ابر انسانی تبدیل به یک انسانِ عادی شد، از او دلزده شویم.

*واقعیت آن است که همه، آدم‌های معمولی‌ هستند.

حتی آن‌هایی که ما ابر انسان می ‌پنداریم هم دست‌شویی می روند، وقتی می ‌خوابند آبِ دهن‌شان روی بالش می ‌ریزد، آن‌ها هم دچاراسهال و یبوست می ‌شوند، می ‌ترسند، دروغ می ‌گویند، عرقِ‌شان بوی گند میدهد و .

بخشندگی و قدرشناسی و یاری رساندن به دیگران

پیش بینی وقایع و کنار آمدن با نگرانی ها

نکاتی که در زندگی باید رعایت کنیم

بعدها که فرصتی به دست آمد تا به هنرجویانِ ادبیات و تئاتر آموزش بدهم، احساس کردم هنرجویانم ناخواسته و از روی لطف، دوست داشتند بگویند که مربی‌ ما، آدمِ خیلی عجیب و غریبی است!

*اولین چاره‌ی کار این بود که از هنرجویانم بخواهم من را استاد خطاب نکنند. چون اصولا این لفظ برای منی که سطحِ علمی و آکادمیکِ لازم را ندارم، عنوانِ اشتباهی است.

*در مرحله ی بعد، سعی کردم ‌به آنها نشان دهم که من هم مثلِ همه‌ی آدم‌های دیگر، نیازهای طبیعی‌ دارم؛ عصبانی می ‌شوم، غمگین می ‌شوم، گرسنه می ‌شوم، دستشویی می ‌روم، دست و بالم درد می ‌گیرد و هزار و یک چیزِ دیگر که همه‌ی آدم‌ها دارند.
*اما به گمانم، دو چیز خیلی مهم هست که باید هر کس به خودش بگوید و نگذارد دیگران از او تصویری فرا انسانی و غیرواقعی بسازند:

1: اول احترام

حتی جلوی پای یک پسر بچه‌ی هفت ساله هم باید بلند شد و یا بعد از یک دخترِ بچه ی پنج ساله از در عبور کرد. باید آنقدر به دیگران احترام گذاشت که بدانند نه تنها از تو چیزی کم ندارند که به مراتب از تو با ارزش‌تر و مهم‌ترند.

2: دوم راست‌گویی

*به نظر من هیچ ارزشی و خصلتی بزرگ‌تر و انسانی‌تر از راست‌گویی نیست.
اعترافِ به «ندانستن» و «نتوانستن» یکی از بزرگ‌ترین سدهایی است که ما در طولِ عمرمان باید از آن بگذریم.

*اطرافیان اگر بدانند که ما هم مثلِ همه‌ی آدم‌های دیگر، یک آدمِ با نیازهای عادی هستیم، هرگز تصورشان از ما، تصوری فراواقعی نخواهد شد.

*این‌هایی که گفتم، فقط مخصوصِ هنرجو و مربی نیست. خیلی به کارِ عاشق و معشوق‌ها هم می‌آید.به یک ‌دلداده‌ی شیفته باید گفت:

*«کسی که تو امروز در بهترین لباس و عطر و قیافه می‌بینی، در خلوتش، شامپانزه‌ ای تمام‌ عیار می”‌شود!…
تو با یک آدمِ معمولی طرفی، نه یک ابرقهرمانِ سوپراستار!»

همه‌ی ما آدم هستیم
آدم‌های خیلی معمولی…

در یک کلام عاشق ادبیات. آنقدر نوشته ام که انگشتانم تاول زده است.

1 comments On همه‌ی ما آدم هستیم آدم‌های خیلی معمولی

Leave a reply:

Your email address will not be published.


Site Footer