فعل_زمان_شخص

زمان_شخص

فعل چیست و انواع فعل

 

مهمترین بخش جمله  فعل می باشد. در صورتی که فعل نباشد جمله ناقص می ماند.فعل_زمان_شخص

مثال:

مهری همراه با دوستش به مدرسه رفتند
رفتند یعنی در انتهای جمله یک فعل وجود دارد.

فعل بخش اصلی جمله می باشد و با نوشتن یا گفتن جمله  منظور خود  را به شنونده یا خواننده می رسانیم.

اگر فعل نباشد جمله کامل نمی شود.

مثال:

نیما به دانشگاه

اینجا بدون فعل جمله کامل نیست و لازم می باشد که فعل رفت یا می رود و…..را به انتهای جمله اضافه کنیم.

پس باید گفت:

نیما به دانشگاه رفت

نیما به دانشگاه می رود


فعل به کلمه یا گروهی از کلمات گفته می شود که در آخر جمله با اسناد دادن خود یا کلمه دیگری به نهاد، معنای جمله را کامل می‌کند. هر فعلی در همه ی حالت‌ها، دارای جزء ثابتی می باشد که معنای اصلی فعل را در خود دارد و ریشه نامیده می‌شود.. ریشه فعل، بعد از تبدیل شدن به بن ماضی و بن مضارع با گرفتن زمان، شمار، شخص و با رعایت اصول خاصی قابل صرف شدن است.

تذکر: ریشه یا بن فعل در ساخت‌های دیگری مثل اسم مصدر نیز به کار می‌رود.فعل_زمان_شخص

فعل_زمان_شخص

جملات زیبا متون زیبا

ویژگی‌های فعل:

1- ویژگی‌های فعل از نظر معنایی
فعل در جمله، وظیفه انتقال مفاهیم مثبت و منفی را بر عهده دارد. به نمونه‌های زیر دقت کنید:

الف) انجام دادن یا انجام گرفتن کاری
شیشه شکست. (نشکست)

مسلم ماشین را برد. (نبرد)

ب) واقع شدن کاری بر کسی یا بر چیزی
حسن کشته شد. (نشد)

ج) پذیرفتن حالتی یا صفتی
باران گرفت. (نگرفت)

مقصران پرونده محکوم شدند. (نشدند)

د) نسبت دادن صفتی به کسی یا چیزی
خسرو بیمار است. (نیست)

میلاد در حال بهبودی است. (نیست)

بر این اساس، می‌توان فعل را به دو نوع تام و اسنادی تقسیم کرد:

فعل تام (خاص)

بیشتر افعالی که در زبان فارسی به کار می‌روند، به وقوع کاری یا به داشتن حالتی مخصوص دلالت دارند. به این افعال، فعل تام یا فعل خاص گفته می‌شود.

بست، رفت، نشست، ایستاد، خورد، نوشت و …

فعل_زمان_شخص

فعل اسنادی (ربطی)

فعلی است که دارای معنای خاصی نبوده و تنها برای نسبت دادن چیزی به چیز دیگر به کار می‌رود. مانند: است، بود، شد، گشت و گردید.

2- ویژگی‌های فعل از نظر ساختار
در زبان فارسی هر فعل علاوه بر ریشه، مصدری دارد؛ مصدر، مفهوم اصلی فعل را بی‌آن که زمان و شخص آن مشخص باشد، می‌رساند. هر مصدر بنا به نیاز جمله برای ساخت فعل، به بن ماضی یا بن مضارع تبدیل می‌شود و بعد با زمان و شناسه یا پیشوندها و پسوندهای مناسب پیوند می‌خورد.

نکته: مصدر، فعل به‌شمار نمی‌رود و یکی از اقسام اسم است.

مصدر: خوردن
بن ماضی: خورد
بن مضارع: خور

در بیشتر فعل‌های صرفی زبان فارسی، سه یا چهار حرف مشترک هستند که به آن ریشه فعل می‌گویند و بر اثر افزوده شدن اجزای ماده‌ساز به آن، ماده، بن یا ستاک فعل ساخته می‌شود؛ مانند سوخت و خورد که از ریشه‌های سوخ و خور و پسوندهای ماده‌ساز ت و د ساخته شده‌اند.

نکته: بن ماضی و بن مضارع علاوه بر ساختن فعل، در ساخت کلمات اسمی و وصفی نیز به کار می‌روند، که صفت فاعلی و صفت مفعولی از آن جمله اند.

علاوه بر ریشه، بن فعل و مصدر که فعل‌های صرفی از آن حاصل می‌شوند، فعل از نظر شکل ظاهر و ترکیبش با پیشوندها و پسوندها به انواع فعل ساده، فعل پیشوندی و فعل مرکب تقسیم می‌شود. وحیدیان کامیار در کتاب خود انواع این فعل‌ها را اینگونه تعریف کرده است:

فعل ساده
فعلی است که بن مضارع آن تنها یک تکواژ باشد؛ به عبارت دیگر، ملاک ساده بودن فعل، بن مضارع آن است. برای مثال:

رو، بن مضارع رفتم
گیر، بن مضارع گرفته است

فعل پیشوندی
با آمدن تکواژهای بر، در، باز، فرو، فرا، پس، وا، ور پیش از فعل ساده ساخته می‌شود. گاهی این پیشوندها باعث تغییر معنا می‌شوند. از پرکاربردترین افعال پیشوندی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

بازگشتن
درافتادن
برکشیدن
فرسودن
وررفتن
وادادن
واماندن
پیش بردن
پس دادن
پس انداختن
اندوختن و …
فعل مرکب

اگر پیش از فعل ساده یا پیشوندی یک یا چند تکواژ مستقل بیاید و با آن ترکیب شود، کلمه حاصل، فعل مرکب است. مانند:

حاصل کردن، به دست آوردن.

نکته: تشخیص فعل مرکب در نظر دستوردانان و دستورپژوهان زبان فارسی همواره با پیچیدگی‌ها و اختلاف نظرهای فراوانی همراه بوده. برای مطالعه بیشتر به مقاله وحیدیان کامیار و کتاب دستور زبان فارسی انوری و گیوی و خانلری و ژیلبر لازار مراجعه نمایید.

فعل_زمان_شخص

3- ویژگی‌های فعل از نظر زمان
نشان دادن زمان یکی از ویژگی‌های اصلی فعل در زبان فارسی است؛ فعل به تنهایی می‌تواند زمان وقوعش را در گذشته، حال و آینده مشخص کند. هر یک از زمان‌های ماضی، مضارع و مستقبل نیز بنا به معنا و وجه جمله در قالب فعل‌های صرفی چون گذشته ساده، گذشته استمراری، بعید، ماضی ابعد، ماضی استمراری، ماضی نقلی(ساده)، ماضی استمراری نقلی، ماضی ملموس نقلی، ماضی التزامی، مضارع ساده، مضارع (حال) اخباری، مضارع مستمر و مضارع التزامی و آینده، زمان و حالت دقیق‌تری را منتقل می‌کند.

نکته: افعال امر، دعا و تاکیدی نیز در دسته افعال صرفی قرار می‌گیرند و معمولاً از نظر زمان، میان حال و آینده مشترک هستند.

4- ویژگی‌های فعل از نظر شخص
مفهوم شخص یعنی این که گوینده، فعل را به خود نسبت دهد یا به مخاطب خود یا به فردی دیگر. شخص هر فعل شش عضو دارد و همیشه با شناسه‌هایی مثل م، ی، َد، یم، ید، َند (ضمیرهای متصل فاعلی) شناخته می‌شود.

هر یک از افعال صرفی سه شخص دارد: اول شخص، دوم شخص و سوم شخص. هر یک از این شخص‌ها به مفرد و جمع تقسیم می‌شوند. شناسه‌های فعل معمولاً با فاعل مطابقت می‌کنند که البته در این مورد موارد استثنا نیز وجود دارد.

5- ویژگی‌های فعل از نظر معلوم و مجهول
فعلی را که فاعل آن معلوم باشد معلوم و فعلی را که فاعل آن معلوم نباشد، فعل مجهول گویند. فعل مجهول با حذف فاعل و ترکیب صفت مفعولی (بن ماضی + ه) با ساخت‌های فعل کمکی «شدن» ساخته می‌شود و در موارد زیر به کار می‌رود:

الف) وقتی فاعل معلوم نباشد.
در بسته شد.

ب) وقتی که گوینده توجه به فعل دارد و فاعل مورد نظر نیست.
زمین کنده شد.

ج) وقتی گوینده به عمد نخواهد نام فاعل را به میان آورد.
رامین کشته شد.

تذکر گاهی ساخت‌های گردیدن و گشتن به جای شدن به عنوان فعل کمکی به کار می‌روند و فعل را مجهول می‌سازند.

کارها آشفته گردیده (به جای کارها آشفته شده)

تذکر: فعل‌های مجهول به دلیل اینکه با مفعول رابطه‌ای مستقیم دارند در دسته فعل‌های گذرا قرار می‌گیرند.

6- وجه فعل
هر فعل از نظر معنایی ممکن است وقوع فعل را قاطعانه خبر دهد که به آن وجه اخباری می‌گویند، یا ممکن است مفهوم فعل را با امری چون آرزو، امید، شرط، تردید و مانند آنها همراه کند که وجه التزامی نام دارد، وجه امری نیز وقوع فعلی را با درخواست یا فرمان نشان می‌دهد.

7- گذرا یا ناگذرا (لازم یا متعدی)‌ بودن فعل
ویژگی دیگر فعل، گذر است وظیفه گذر بررسی گذرا یا ناگذرا (لازم یا متعدی) بودن فعل است. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه، مقاله فعل لازم و متعدی در همین وبسایت یوتایپ ببینید.

ناگذر (لازم) فعلی است که تنها به نهاد نیاز دارد؛ بدین معنا که جمله برای تکمیل معنای خود به مفعول نیازی ندارد. مانند: آمدن، ایستادن، بودن و …

زهرا در خیابان ایستاده بود.

گذرا (متعدی) فعلی است که علاوه بر نهاد، به مفعول، متمم یا مسند احتیاج دارد. بنابراین فعل گذرا سه گونه است:

گذرا به مفعول
خوردن، آوردن، بردن، نوشیدن و …

گذرا به متمم
بخشیدن (را، به)، شنیدن (را، از) کندن (را، از) و …

گذرا به مسند
بودن، شدن، قرار گرفتن و …

تذکر: بعضی از فعل‌ها در یک معنای واحد می‌توانند هم گذرا باشند هم ناگذر که به آنها فعل‌های دو وجهی می‌گویند؛ مانند:

شکستن، پژمردن، گسستن و ریختن

تلوزیون شکست (ناگذر)

دیانا گلدان را شکست (گذرا به مفعول)

زمان_شخص

فعل_زمان_شخص

در گزاره کلمه ی اصلی فعل است.هر جمله ای باید فعل داشته باشد.عبارتی که در آن فعل نباشد جمله نیست.

فعل کلمه ای است که کاری یا حالتی را می رساند و معنی آن با زمان رابطه دارد.

زمان دارای سه مرحله است:گذشته،حال،آینده

اکنون یا حال وقتی است که جمله را ادا می کنیم.

گذشته یا ماضی مرحله ای است که پیش از ادای جمله بوده است.

آینده یا مستقبل زمان بعداز گفتار است.

گذشته یا ماضی_حال(هنگام ادای جمله)_آینده یا مستقبل.

فعل علاوه بر زمان همیشه بر یکی از سه شخص گوینده ،شنونده،دیگرکس نیز دلالت دارد.

در فعل آمدم  هم مفهوم انجام دادن کاری است که آمدن باشد،هم مفهوم زمان است که اینجا گذشته است،هم مفهوم کسی که این کار را انجام داده است.و او همان کسی است که این کلمه را می گوید.

در فعل می روی نیز همین سه مفهوم وجود دارد.یکی مفهوم انجام دادن کار که رفتن است.دیگر مفهوم زمان که در اینجا حال است .سوم مفهوم کسی که کار رفتن را انجام می دهد. و او کسی است که گوینده با او سخن می گوید.

در فعل خواهد گفت هم سه مفهوم  گفتن و زمان آینده و کسی که از او گفتگو می شود ،یعنی نه گوینده است و نه شنونده،وجود دارد.

هر فعل سه مفهوم کار یا حالت و زمان و شخص را در بر دارد.
  • کسی که سخن می گوید در اصطلاح دستور زبان_اول شخص خوانده می شود.
  • کسی که با او سخن می گویند_در اصطلاح دستور زبان_دوم شخص خوانده می شود.
  • کسی که از او سخن می گویند در اصطلاح دستور زبان _سوم شخص خوانده می شود.

فعل_زمان_شخص

زندگینامه گابریل گارسیا مارکز
مبانی وزن شعر فارسی

تعریف ویژگی های فعل

فعل معمولا در آخر جمله می آید و بر خلاف کلمه های دیگر صرف می شود. یعنی صورت های گوناگون می پذیرد و به تنهایی یا به کمک وابسته هایی در آن واحد به چهار مفهوم دلالت می کند:

1-یکی از مفهوم های زیر ، مفهوم اصلی فعل را تشکیل می دهد و به صورت مثبت یا منفی بیان می گردد:

الف) انجام دادن یا انجام گرفتن کاری:

مجید نامه را نوشت(مجید نامه را ننوشت)

محسن در را بست.(محسن در را نبست)

کاغذ چسبید.(کاغذ نچسبید)

شیشه شکست.(شیشه نشکست>)

ب)واقع شدن کاری بر کسی یا چیزی:

علی کشته شد.(علی کشته نشد.)

نامه نوشته شد.(نامه نوشته نشد.)

پ)پذیرفتن حالتی یا صفتی:

هوا روشن شد.(هوا روشن نشد.)

احمد مریض است.(احمد مریض نیست.)

2-در فعل مفهوم شخص نیز وجود دارد.مفهوم شخص یعنی اینکه گوینده فعل را به خود نسبت دهد یا به مخاطب خود یا به فرد یا افراد دیگری.اگر گوینده فعل را به خود نسبت دهد، آن را اول شخص یا متکلم می گویند:

رفتم،گفته ام،نوشته ام،بودم و…….

اگر گوینده فعل را به مخاطب یعنی طرف صحبت خود نسبت دهد آن را دوم شخص یا شنونده یا مخاطب می گویند.

رفتی ، گفته ای، نوشته بودی و …….

اگر گوینده فعل را به فرد دیگری نسبت دهد، آن را سوم شخص یا دیگر کس یا غایب می گویند.

رفت،گفته است،نوشته بود و …..

3- در فعل ، مفهوم شمار (مفرد یا جمع)بودن نیز وجود دارد.

هر کدام از فعل های اول شخص، دوم شخص، سوم شخص ممکن است مفرد یا جمع باشد.مفرد آن است که فقط بر یک فرد یا یک چیز دلالت کند.جمع آن است که بر افراد یا چیزهای بیشتر دلالت کند، مفرد،چون:

رفتم،گفته ای، نوشته بود.

جمع چون:

رفتیم،گفته اید،نوشته بودند.

4-فعل،زمان را نیز نشان می دهد.یعنی مشخص می کند که فعل در چه زمانی اتفاق افتاده است یا اتفاق می افتد.مثلا در جمله ی زیر:

سعید مشق می نویسد.

می نویسد زمان حال را نشان می دهد.در جمله ی:

سعید به مدرسه رفت.

رفت زمان گذشته را نشان می دهد. و در جمله ی:

سعید به مدرسه خواهد رفت.

خواهد رفت زمان آینده را نشان می دهد.

زمان اصلی،گذشته ،حال و آینده است.گذشته را ماضی، آینده را مستقبل نیز می گویند.

علاوه بر آنکه هر فعلی به یکی از سه زمان گذشته و حال و آینده دلالت می کند، از جهت زمانی،موارد استعمال خاصی نیز دارد.مثلا در این جمله ها:

احمد به خانه رفت

احمد به خانه رفته است.

احمد به خانه رفته بود.

احمد به خانه می رفت.

با اینکه فعل های بالا همگی بر زمان گذشته دلالت می کنند،هر یک در مورد خاصی به کار می رود.

ویژگی های فعل

فعل پنج ویژگی دارد:

1_شخص

2_زمان

3_گذر(لازم و متعدی بودن)

4_معلوم و مجهول

5_وجه

 

2-صرف،بن،شناسه

چنانکه گفتیم فعل صرف می شود،یعنی برای آنکه بر زمان های مختلف و شخص های مختلف دلالت کند صورت های گوناگون می پذیرد،از آنجا که سه شخص وجود دارد(اول شخص ،دوم شخص، سوم شخص) و هر شخصی ممکن است مفرد یا جمع باشد،هر فعلی شش صورت پیدا می کند.

صورت های گوناگون فعل که زمان و شخص و مفرد یا جمع بودن را می رساند، ساخت یا صیغه نامیده می شوند.مثلا هر یک از این صورت ها یک ساخت یا یک صیغه است:

نوشتم،نوشتی،نوشت،نوشتیم،نوشتید،نوشتند.

وقتی که صورت های فعلی را به ترتیب بالا یعنی اول شخص مفرد ،دوم شخص مفرد،سوم شخص مفرد، اول شخص جمع ،دوم شخص جمع،سوم شخص جمع ، بر زبان می آوریم  یا می نویسیم ،می گوییم آن را صرف کرده ایم.

فعل_زمان_شخص

بن فعل

در هر ساختی از فعل جزئی هست که مفهوم اصلی فعل از آن به دست می اید. این جزء در همه ی ساخت های فعل ثابت است.در ساخت های زیر دقت کنید:

می خورم،می خوری،می خورند،بخورید،بخورند،خورده ام،خورده ای ،می خوردم،می خوردیم،خورده باشید،خواهی خورد.

                                                           ساخت های زمان حال و امر

                                  اجزائی که پیش از بن می آیند           بن مضارع              اجزائی که پس از بن می آیند       

                                              می                                    خور                                 م

                                              می                                   خور                                   ی

                                             می                                    خور                                  د

                                               –                                     خور                                  ید

                                              –                                     خور                                   ند

در این ساخت ها (بالا) مفهوم اصلی خوردن است ،که در زمان های مختلف به اشخاص مختلف نسبت داده شده است.با این که ساختمان آن ها متفاوتند،در اجزائی با هم مشترکند،چنانکه ساخت های می خورم،می خوری ،می خورند،بخورید،بخورند،و…در جزأ (خور)  مشترکند و ساخت های خورده ام،خورده ای،می خوردم،می خوردیم،خورده باشید و خواهی خورد در جزء (خورد) مشترکند.به عبارت دیگر جزء (خور) در دسته ی اول و جزء (خورد) در دسته ی دوم مفهوم اصلی فعل را می رساند.

دسته ی اول که در جزء خور مشترکند اغلب برای بیان وقوع فعل  در زمان حال به کار می روند و فعل های دسته ی دوم که در جزء خورد مشترکند اغلب برای بیان وقوع فعل در زمان گذشته و آینده به کار می روند.این جزء ها را بن های فعل می گویند.

 

هر فعلی دو بن دارد:

بن مضارع که ساخت های زمان حال(مضارع) و امر از آن ساخته می شود و بن ماضی که ساخت های زمان گذشته و آینده از آن ساخته می شود.از بن های فعل علاوه بر فعل ،کلمه های دیگری چون اسم و صفت نیز به دست می آید که در صفحات آینده مطرح می شود.

                                                 ساخت های زمان های گذشته و مستقبل

                             اجزائی که پیش از بن می آیند                     بن ماضی                     اجزائی که پس از بن می آیند

                                            می                                          خورد                                      م

                                          می                                           خورد                                      ه ام

                                          می                                          خورد                                      ه ای

                                                                                        خورد                                      م

                                                                                        خورد                                      ه بودیم

                                                                                        خورد                                     ه باشید

                                                                                       خورد                                      ه بوده ایم

                                    خواهی                                          خورد

شناسه

جزئی که در فعل ،شخص،یعنی اول شخص یا متکلم ،دوم شخص یا شنونده ،سوم شخص یا دیگر کس را نشان می دهد،شناسه نامیده می شود.

شناسه ها دو دسته اند:شناسه های مفرد و شناسه های جمع.

جدول زیر شناسه ها را در یک فعل زمان حال و در یک فعل زمان گذشته را نشان می دهد:

3-مصدر، اجزای پیشین،ساختمان

مصدر  کلمه ای است که مفهوم اصلی فعل را بی آنکه زمان و شخص آن مشخص باشد ، می رساند.مصدر از بن ماضی فعل و پسوند  َ ن ساخته می شود. مانند خوردن ، که از خورد(بن ماضی) به اضافه ی پسوند  َ ن ساخته شده است.مصدر چون زمان و شخص ندارد فعل به شمار نمی آید،بلکه یکی از اقسام اسم است.

مصدر جعلی هر گاه از کلمه ای مثلا اسم(یا مصدر زبان عربی)فعلی بسازند،مصدر آن فعل را مصدر جعلی می نامند. در این صورت آن اسم (یا مصدر زبان عربی) به عنوان بن مضارع به کار می رود و بن ماضی آن با افزودن _ید و مصدر آن با افزودن َ ن به بن ماضی به دست می آید.مانند:

چربیدن،(چرب+_ید+َن)

بلعیدن(بلع+_ید+َن).

فعل_زمان_شخص

اجزای پیشین

بسیاری از فعل ها علاوه بر شناسه ،اجزای دیگری نیز دارند،این اجزا را که عبارت از می، ب ن و در قدیم م و همی است ، چون در آغاز فعل می آیند اجزای پیشین می نامیم.

می معنی استمرار و ادامه یا تکرار به فعل می دهد.مثلا می رفت گاهی در جمله با معنی استمرار است و گاهی همراه با معنی تکرار، چنانکه در جمله های زیر می بینیم:

او که به کتابخانه می رفت دوستش را در راه دید.(یعنی در حالی که عمل رفتن ادامه و استمرار داشت دوستش را دید.)

او هر روز به کتاب خانه می رفت.(تکرار)

همچنین می (همی) گاهی فعل را التزامی می کند یعنی مفهوم آن را با آرزو یا تردید و یا جز آن همراه می کند. مانند می گذشت در این جمله:

ای کاش می گذشت به دیدار گلرخان                 این روز و آن شبی که به آه و فغان گذشت

سعید نفیسی

ب مضارع ساده را به مضارع التزامی تبدیل می کند:

ب+خورم=بخورم

و یا بر سر فعل امر می آید:

برو،بروید.

م(در زبان قدیم) بیشتر / و ن(در زبان امروز) امر را به نهی تبدیل می کنند:

م+رو=مرو

ن+رو=نرو

همچنین ن فعل منفی می سازد:

ن+رفتند___نرفتند

ساختمان فعل

فعل را در زبان فارسی از جهت ساختمان به دسته های زیر می توان تقسیم کرد:

فعل های ساده ،فعل های پیشوندی، فعل های مرکب، فعل های پیشوندی مرکب،عبارت های فعلی، فعل های ناگذر یک شخصه.

فعل های ساده فعل ساده فعلی است که بن مضارع آن یک تکواژ است.به بیان دیگر مصدر آن بیش از یک کلمه نیست.یعنی تنها از بن ماضی و َن که نشانه ی مصدر است ساخته شده است:

آفریدن،آلودن،نویسانیدن،طلبیدن،گرفتن،تلگرافیدن.

فعل های پیشوندی فعل پیشوندی آن است که از یک پیشوند و یک فعل ساده ساخته می شود. مانند:

برداشتن،درافتادن،فرورفتن،فراگرفتن،بازداشتن،وارفتن،وررفتن.

در این مثال ها ، بر،در،فرو،فرا،باز،وا،ور پیشوندهایی هستند که به همراه یک فعل ساده به کار رفته و فعل پیشوندی ساخته اند.

فعل_زمان_شخص

فعل های مرکب

 فعل مرکب فعلی است که از یک صفت یا اسم با یک فعل ساده ساخته می شود و مجموعا یک معنی را می رساند:

لخت کردن،پراکنده ساختن،زمین خوردن.

یادآوری:

فعل های کمکی  مانند بود و باشیم  در رفته بود و دیده باشم و نیز پیشوندهای (ب ن می) در ساختمان فعل تغییری پدید نمی آورند و فعل های ساده ی همراه آن ها فعل ساده به شمار می آیند نه مرکب، مانند:

بخوانیم، نخوانید،می خواند،رفته بود،خواهد رفت و …..

فعل های پیشوندی مرکب این فعل ها از ترکیب یک اسم ،یک پیشوند و یک فعل ساده ساخته می شوند:

دم در کشیدن،سر درآوردن،تن در دادن،سرباز زدن.

عبارت های فعلی عبارت های فعلی به دسته ای از کلمات گفته می شود که از مجموع آن ها یک معنی به دست می آید و اغلب با یک فعل ساده یا فعل مرکب هم معنی می شود.عبارت های فعلی بیش از دو کلمه اند و معمولا یکی از آن کلمه ها حرف اضافه است که در آغاز ترکیب می آید،مانند:

از پای در آمدن،برپاکردن،به کار گرفتن،از چشم افتادن،از سرگرفتن.

فعل_زمان_شخص

فعل های ناگذر یک شخصه

 فعل ناگذر یک شخصه فعلی است که نمی تواند مفعول داشته باشد و فقط به صورت سوم شخص به کار می رود و به جای شناسه ،ضمیر پیوسته ی مفعولی و اضافی ،م،ت،ش،مان،تان،شان،شخص فعل را نشان می دهد،مانند خوش آمدن (خوشش آمدن)که به این صورت صرف می شود،مانند:

خوشم آمد،خوشت آمد،خوشش آمد،خوشمان آمد،خوشتان آمد،خوششان آمد.

فعل های ناگذر یک شخصه اغلب با فعل های ساده ی آمدن ،بودن،شدن،گرفتن،بردن،زدن،و است و مشتقات آن ساخته می شود.مانند:

خوش آمدن،حیف آمدن:خوشم آمد،حیفم آمد

غصه شدن:غصه ام شد

خنده گرفتن:خنده ام گرفت

خواب بردن:خوابم برد

خشک زدن:خشکم زد

فعل_زمان_شخص

عبارت های کنایی 

گروهی از کلمات هستند که در آن اجزای تشکیل دهنده معنی حقیقی خود را از دست می دهند و همه ی اجزا با هم یک مفهوم فعلی واحد را می رسانند.چون عبارت زیر:

او چشم از جهان فرو بست==مرد

همه ی گروه کلمات چشم از جهان فرو بستن کنایه است از مردن که کلمه ها در ساختار عبارت،معنی حقیقی خود را از دست داده اند

ادامه دارد……………

فعل_زمان_شخص

در یک کلام عاشق ادبیات. آنقدر نوشته ام که انگشتانم تاول زده است.

Leave a reply:

Your email address will not be published.


Site Footer